سیری در نشست های 5+1 باایران در زمان جلیلی
اواخر
سال 90 و اوایل 91 با عملی شدن تحریم بانک و نفت و همچنین تثبیت فناوری
صلح امیز ایران در مرحله صنعتی و 20 درصد، و اصطلاحا تقویت موضع ایران،
زمان گفتگو برای رسیدن به یک نقطه مشترک آغاز شد. و
نشست مسکو که در آن غرب پیشنهاد تعلیق را ارائه کرد و ایران بسته خود را
که شامل 5 گام کلی بود مطرح کرد.ولی مورد تایید قرار نگرفت.
غربی ها در بغداد چه می خواستند؟ در آلماتی 1 چگونه عقب نشینی کردند؟
در بغداد آنچه غرب روی میز گذاشت تلاش برای فریز برنامه هسته ای ما بود
فردو تعطیل
غنی سازی 20 درصد متوقف
مواد 20 درصد تولیدی از ایران خارج شود
در مقابل غرب دیگر تحریمی نخواهد کرد
تیم ایرانی نپذیرفت و به خانه برگشت
در
این ایام اقدام به نصب 3000 سانتریفیوژ نسل جدید شد و نتیجه اش در آلماتی 1
روشن شد. غرب با عجله به میدان آمد تا توافقی را با ایران امضا کند تا
توسعه فناوری بیش از این نباشد. پیشنهادات عوض شد و غرب عقب نشست.
فردو تعطیل نشود فقط گاز تزریق نشود به سانتریفیوژها
غنی سازی متوقف نشود فقط 6 ماه تعلیق شود البته قابل تمدید
مواد 20 درصد خارج نشود فقط اکسید شود
در مقابل
تحریم جدیدی نخواهد بود، لغو تحریم طلا و فلزات و پتروشیمی.
تیم ایرانی نپذیرفت و به ایران بازگشت.
واکنش
رهبر انقلاب به این عقب نشینی جالب است: در این دیدار غربی ها کار مهمی
انجام ندادند که از آن تعبیر به دادن امتیاز شود بلکه آنها فقط به بخشی از
حقوق ملت ایران، اعتراف کوچکی کردند.
آلماتی 2
غربی ها خواستار توقف برنامه هسته ای ایران در همین مرحله و نگران از توسعه بیشتر آن بودند. پیشنهاد ایران این بود:
تعلیق 20 درصد فقط برای 6 ماه غیرقابل تمدید
فردو 20 درصد غنی نمی کند ولی گاز برای غنی کردن 5 درصد تزریق خواهد شد
مواد موجود 20 درصد به هر میزان که لازم داشته باشیم اکسید خواهد شد
طرف مقابل
لغو تحریم بانکی و نفتی
تیم
مقابل جواب منفی نداد و اعلام کرد اختیار برای تصمیم گیری در این سطح
ندارد و باید از پایتختها اجازه بگیرند که جلیلی اعلام کرد تا 10 ساعت دیگر
هم مینشینیم، بروید و پاسخ بیاورید. رفتند و انتخابات شد و ..
این
عقب نشینی غرب و رسیدن به این مرحله، با سخنرانی و کلی گویی محقق نشده بود.
مذاکره انجام شده بود. مذاکره ای که هیچ وقت اعلام رسانه ای نشد. دقت
کنید. در این امتیازات نه حرفی از غنی سازی 5 درصد ایران است و نه حرف از تعطیلی اراک است و نه حرف از پروتکل الحاقی و
بازرسی های آنچنانی و نه حرف از اکسید کردن هر آنچه مواد 5 درصدی که از این
به بعد تولید میکنیم. فقط بحث روی 20 درصد می چرخد. مقابلش هم همه
تحریمهاست که تعدیل شده اش می شد برخی از آنها.
جلیلی در آلماتی 2
خیلی راحت می توانست آنچه امروز دوستان به عنوان توافق بسته اند را با غرب
ببندد و بعد از آن به
راحتی می شد قهرمان مذاکره و قهرمان هسته ای و براحتی رئیس جمهوری دولت
یازدهم. اما اینها را نکرد چون آن توافق را خیانت در امانت می دانست..
........
این
تعریف و تمجید همان روزهای صادق زیباکلام در سرمقاله شرق از جلیلی و باقری
هم بد نیست شاید نگاه منصفانه ای بدهد که مذاکره در کار بود آنچه تیم آن زمان به آن راضی نمیشد، دادن امتیاز مفت بود، آنچیزی که ولایتی در مناظره به نقل از عراقچی به وضوح اعلام کرد.
این مناظره تاریخی ولایتی و جلیلی در این باره را نباید از دست داد:
فیلم این قسمت از مناظره را در اینجا ببینید
ولایتی:
دیپلماسی این نیست که فقط بنشینند بیانیه بدهند و حرف هایی را بزنند و در
آخرین دوری که در آلماتی آقای دکتر جلیلی داشت، آنها پیشنهادهایی به ایران
کردند که بر اساس آن می شد کارها را مقداری جلو ببریم و آن پیشنهاد این بود
که طرف مقابل 5+1 گفت غنی سازی 20 درصد را متوقف کنید و در کارهای فردو
هم مقداری کندی ایجاد شود.آنها اعلام کردند این سه تحریم را بر می
داریم و ما در پاسخ گفتیم که این کار را می کنیم، شما کل تحریم ها را
بردارید،که به شهادت معاون امور خارجه(عراقچی) که در جلسه بوده است این
مسائل را مطرح می کنم.
جلیلی: نکته دومی که وجود دارد،
اتفاقا من برای مردم بگویم در آلماتی چه خبر بود؟ در آلماتی آنها همین بحث
را که ایشان می گویدمی گفتند، ما بیاییم 20 درصد را در ازای دو تحریمی که
بعدا می خواهد انجام بشود، بدهیم. دُر برابر آب نبات. بعد آنها وارد سه
درصد شوند. همین روند خطاست که عده ای از دوستان شما زمانی همین بحث را
دنبال می کردند. آنچه شما درباره آلماتی گفتید، کاملا غلط است. نوار
آلماتی موجود است و پیاده شده. اینجا به مردممان عرض کنم. آنجا بحث شد که
ما به آنها گفتیم ما حاضریم گام های متقابل برداریم. هر میزان که شما می
آیید ما هم میآییم. اگر شما پنج کیلومتر، ما هم پنج کیلومتر. 25 کیلومتر و
100 کیلومتر هم همین طور.آنجا نماینده انگلیس گفت شما حاضرید همین الان
این را انجام دهید؟ گفتم بله. گفتم شروع کنیم. من کاغذم را در آوردم.
نماینده آمریکا به نماینده انگلیس گفت ساکت، چیزی نگو! ایشان متوقف شد که
همه خندیدند. گفتم خب ادامه دهیم. شما می گویید 25 کیلومتر، خب 25 کیلومتر.
این چه حرفی است؟ چیزی که آنجا نماینده انگلیس گیر کرده و همه به او
خندیدند و بعد نماینده آمریکا به او گفت این طور پیش نرو و به همین دلیل
منطق محکم ما بود که آنها اعلام کردند که پس ما باید به مراکزمان برویم و
مشورت کنیم و بعد از چند روز به شما بگوییم. چند روزشان شد 40 روز.
چه مطلب تکون دهنده ای بود ادم دوس داره سر ظریف و روحانی رو قطع کنه . چقدر عوضی هستن .